گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی نای ذی نیوز : هرسال همزمان با طرح مسائل و مباحث مربوط به بودجه در دولت و مجلس شورای اسلامی، ابهامات و شایعات مختلفی در مورد بودجه نهادهای فرهنگی در فضای مجازی آن هم اغلب از سوی طیفی خاص در سطح کشور منتشر میشود که تکرار این روال و البته عدم تغییر در رویه تعریف بودجه توسط دولتها این شبهه را ایجاد میکند که شاید خود مطرح کنندگان شبهات هم میدانند همه چیز درست است اما وظیفه دارند از هر فرصتی بر علیه نهادهای فرهگی و انقلابی جو سازی کنند
در واقع از آنجا که پیشرفت و ارتقاء عملکرد نهادهای انقلابی و فرهنگی کشور جمهوری اسلامی ایران در تضاد کامل با اهداف پلید دشمنان قرار دارد،لذا منتشرکنندگان این اخبار نه بطور مطلق بلکه بطور نسبی عمدتاً منتقدین هستند که گاهی بدون مطالعه کافی و ناآگاهانه تلاش میکنند تا با انتشار یکسری اخبار و آمار و بزرگنمایی بودجه تخصیصی به نهادهای انقلابی و فرهنگی خرده بگیرند و افکار خود و جناح خود را نیز به جامعه تزریق و القاء نمایند.لذا ذکر نکات ذیل جهت روشن شدن شیوه اینگونه منتقدین در جو سازی علیه بودجه ناچیز فرهنگی برای تنویر افکار عمومی خالی از لطف نیست :
اول اینکه بدون ذکر بودجه کل کشور و همه سازمانها و نهادها اینگونه وانمود کنند که بخش قابل توجهی از بودجه صرف فعالیت مجموعههای فرهنگی میشود و به همین علت سایر مشکلات لاینحل مانده است، از اساس اشتباه است و اگر شما از سر دلسوزی و به نیت حل مشکل نقد کرده باشی باید بدانی که مخاطب زمانی میتواند برداشت مناسبی از مطلب انتقادی شما داشته باشد که مجال مقایسه به او بدهید نه اینکه با زیرکی تنها آمار بودجه ناچیز فرهنگی کشور را که کمتر از چهار دهم درصد بودجه کل کشور می باشد بیان نموده و به بودجه کل کشور و مبالغ اختصاص یافته به سایر سازمانها و نهادها اشاره نکنی
دوم، اینکه میگویند مجموعههای فرهنگی و پژوهشی به خصوص مجموعههای مرتبط با بخش دین و مذهب یا نهادهای انقلاب بیخاصیت و ناکارآمد هستند،مثلا به صدا و سیما حمله کنند چون انگونه که آنها دوست دارند برنامه پخش نمیکند وچند آمار دست و پا شکسته غیر تایید شده و غیر مرتبط مطرح میکنند و نتیجه میگیرند که بنابراین نباید به بزرگترین پایگاه فرهنگی کشور بودجه تعلق گیرد یا اینکه باید بودجه صدا و سیما را کم کنند.
سوم اینکه؛ ادعا میکنند که نهادهای فرهنگی مورداشاره در مورد عملکرد و چگونگی هزینه کرد بودجه خود شفاف عمل نمیکنند و به هیچ کس پاسخگو نیستند و این مورد هم در حالی مطرح میشود که این نهادها مانند سایر مراکز دولتی در برابر قانون و دستگاههای ذیربط کاملاً پاسخگو هستند و همانند سایر دستگاههای دولتی تحت نظارت دیوان محاسبات، سازمان بازرسی و سایر سیستمهای کنترل مالی کشور قرار دارند و حتی در جایی مانند نهاد رهبری، علاوه بر کنترل سیستمهای دولتی، یک موسسه اختصاصی به نام «موسسه مفید راهبر» هم بر فعالیتهای مالی نهاد نظارت دارد
البته نباید فراموش کنیم که متأسفانه برخی از منتقدین سیاسی تلاش میکنند تا از این شگرد برای تحتالشعاع قرار دادن کمکاریهای دستگاه ذیربط همسو با جریان سیاسی خود استفاده نمایند و با این حربه اصطلاحا حواس همه را به نقطه ای دیگر پرت کنند و عمدتا ناشرین این مطالب در نهایت با ژستی انسان دوستانه و در عینحال زیرکانه و با هدف جلب نظر و حمایت عوام و افکار عمومی جامعه پیشنهاد میکنند، بهتر است بودجه این نهادها به جای انجام کارهای بیهوده، صرف معیشت مردم شود.
دکتر احمد رضا هدایتی در مقاله ای با همین موضوع میگوید واقعیت این است که بسیاری از کسانی که هرساله در همین زمانها به تولید و پخش اینگونه شایعات در خصوص بودجه فرهنگی کشور مبادرت میکنند سرمایهداران بیدردی هستند که خودشان جزء عوامل اصلی بروز اختلال در نظام اقتصادی کشور هستند و از این موضوعات فقط بهعنوان دستاویز برای فرار از پاسخگویی استفاده میکنند و برخی نیز افراد ناآگاهی هستند که عمدتاً بدون کمترین اطلاع از برنامه و بودجه سالانه کشور و یا با اطلاع و عامدانه به خود اجازه میدهند تا در این مورد اظهار نظر کنند.
وقتی این را نمیگویید که تعداد موسسات فرهنگی ایران بهخصوص موسسات فعال در بخش مذهبی و همچنین بودجه آنها، در قیاس با بسیاری از دیگر کشورهای جهان، حتی کشورهای غیرمسلمانی مانند؛ آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی، بسیار اندک و ناچیز است ،بهعنوان مثال؛ خبرگزاری تسنیم: به نقل از حجت الاسلام شهبازیان مینویسد: غرب بر مسئله موعود تمرکز کرده است و در حال حاضر (علاوه بر صدها موسسات فرهنگی، علمی و پژوهشی دینی که در کشورهای مختلف جهان در مورد ادیان مختلف بهویژه اسلام فعالیت دارند)، بیش از ۱۰۰ دانشگاه اسلامشناسی و شیعه شناسی در دنیا وجود دارد که از این تعداد، ۴ دانشگاه شیعه شناسی آن فقط به اسرائیلتعلق دارد ،لازم به یادآوری است که اگرچه کشورهایی مانند؛ روسیه و چین هم در این زمینه فعال هستند، اما بیشتر این مراکز از جمله ۲۱ دانشگاه اصلی و مهم شیعهشناسی در کشورهای غربی از جمله؛ آمریکا، انگلیس، کانادا و حتی استرالیا مستقر هستند ، در این زمینه صهیونیستها در راستای اهداف پلید خود تا جایی پیش رفتهاند که حتی اقدام به راهاندازی رشته مرجعیتشناسی نموده و اطلاعات فراوانی را برای نفوذ در جمع مراجع شیعه و سنی گردآوری کردهاند، که قطعاً عقبه روایی داعش حاصل فعالیت همین مراکز است. چگونه توقع دارید مخاطبینتان به راستی و صداقت در گفتار و نوشتار شما اعتماد کنند
با دقت به توضیحات فوق باید پرسید آیا در چنین شرایطی کشور ما میتواند در مورد رشد و بالندگی فرهنگی و دینی خود بیتفاوت باشد و آیا اگر بودجه ناچیز فرهنگی را که کمتر از نیم درصد بودجه کل کشور است کاهش دهد ، همین افراد معترض به بودجه مراکز دینی و فرهنگی در موضعی طلبکارانه نمیپرسند، چرا نظام اسلامی در مقابله با فرهنگهای مهاجم و بالندگی و رشد فرهنگی جامعه هیچ کاری نکرده و منفعل است.
و اما برسی اجمالی بودجه نهادهای فرهنگی و مذهبی کشور که برخی منتقدان بی انصاف نمیخواهند مردم این را بدانند :
ممکن است این سوال مطرح شود که جمع کل بودجه سال 1404 چقدر است و چه مقدار از آن به نهادهای فرهنگی و مذهبی اختصاص یافته است؟
کل بودجه سال 1404 مبلغ 118,966,000,000,000,000 است و کل اعتبارات بخش فرهنگ و مذهب در لایحه بودجه سال 1404 کل کشور (بودجه 1404) که در برخی رسانه های عمدتا از یک جریان سیاسی نقد شده مجموعاً چیزی کمتر از نیم درصد بودجه کل کشور پیشبینی شده که حدود «چهار دهم درصد » کل بودجه کشور است که اینگونه منادیان فصلی معیشتِ مردم را به داد و بیداد وا داشته و البته سر خود را زیر برف کرده اند خیال میکنند سایرین نمیدانند چه اهدافی پشت این شعارهای پوپولیستی عام پسند پنهان کرده اند و اتاق فرمان این گونه حملات به بودجه ناچیز نیم درصدی فرهنگی کشور کجاها و چه کسانی هستند .
در هر حال مشخص نیست که در نهایت چه مقدار از همین بودجه اندک به تصویب برسد و تازه پس از آن چه میزان از آن تحقق یابد ، اما با فرض تصویب و تحقق کامل آن باور کردنی نیست که تمام اتهامات فقط در مورد کمتر از چهار دهم درصد کل بودجه کل کشور است، یعنی بودجه این نهادها به رغم تمام بزرگنماییهای صورت گرفته، به اندازه نیم درصد از بودجه کل کشور هم نیست.
به این ترتیب سوال اصلی این است که آیا واقعاً سهم چهار دهم درصدی فرهنگ و مذهب از بودجه کل کشور برای حکومتی که از یکسو دارای تمدنی ۷۰۰۰ هزار ساله است و در طول تاریخ همواره مهد علم و دانش و فرهنگ بوده و هست و از سوی دیگر به حق داعیه امالقرایی جهان اسلام و ایجاد تمدن نوین اسلامی را دارد و به خاطر استقلالطلبی، عدالتخواهی و ماهیت ضداستکباری خود پیوسته با انواع تهدیدات و توطئههای داخلی و خارجی مواجه است، ناچیز و اندک نیستو باز هم باید کوچکتر شود؟
آیا واقعاً عقب ماندگی برخی از کارهای زیرساختی کشور و برخی از مشکلات معیشتی مردم، ناشی از صرف این مقدار از بودجه کشور در بخش فرهنگی است یا باید این مشکلات را در مسائلی مانند؛ سوءمدیریتها، حضور افراد نفوذی در پیکره نظام،تندروی های جناح های سیاسی با هدف عقده گشایی ، اختلاس و فساد افسارگسیخته در نظام اداری و اسراف در دستگاههای مختلف و پروژههای گوناگون یا انتظار معجزه از سوی غرب جستجو کرد؟
البته کسی نمیگوید هیچگونه ایرادی مطلقا بر کار موسسات مذهبی و فرهنگی وارد نیست، اما بیشک راه حل مشکلات کشور قطع یا کاهش بودجه این نهادها نیست، بلکه قبل از هر چیز باید نواقص مدیریتی را برطرف نمود.
منابع :
برگرفته از مقاله احمد رضا هدایتی
آمار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
آمار ارائه شده در خبرگزاری تسنیم